تدوین استراتژی دراز مدت ملی و ضرورت روشن اندازی بیشتر
محمداسحاق فیاض محمداسحاق فیاض

در دنیای مدرن امروز یکی از ضرورت هایی که فراروی هرکشور وجود دارد، برنامه درازمدت استراتژی ملی است؛ با به عبارت دیگر برنامه توسعه و انکشاف ملی دراز مدت. این برنامه های معمولا براساس نیازهای ملی در زمان های متعددی برنامه ریزی می گردد که حد اقل آن 5 سال است. برخی از کشورها برنامه های انکشافی دراز مدت متعددی 5 ساله، 10 سال و 30 ساله دارند دارند و برای هریک از این برنامه ها چشم اندازهایی را تعریف کرده اند و برنامه های خود ار براساس همین برنامه های دراز مدت در طول زمانی مشخصی به پیش می برند.

براساس گزارش ها پس از ده سال استقرار نظام قانونمند در کشورحکومت افغانستان به تازگی به فکر طرح برنامه درازمدت ملی افتاده است تا طرحی را برای چشم اندازآینده افغانستان تعریف نمایند. افغانستان طی بیش از 35 سال گذشته فاقد طرح و انکشاف درازمدت ملی بود، در سال 1355 داوود خان برای اولین بار طرح 5 ساله انکشافی را روی دست گرفت و در نظرداشت تا روند توسعه و انکشاف را براساس برنامه های تدوین شده به پیش ببرد، اما کودتای هفت ثور1357 و تحولات خونین بعد از آن دیگر برای افغانستان هیچ مجالی باقی نگذاشت تا در باره طرح های انکشافی و رشد اقتصادی کشور براساس متدهای مدرن روز، فکری صورت بگیرد، اما اکنون بعد از ده سال دولت افغانستان می خواهد روی این موضوع نیز فکری بکند. افغانستان در ده سال گذشته به پیشرفت هایی نایل آمده؛ اما ناظران و آگاهان امور می گویند، در این ده سال، دولت و همکاران جهانی اش کمتر به کارهای بنیادی پرداخته اند و اکنون زمان آن رسیده که به کارهای بنیادی نیز پرداخته شود. آقای تمنا معاون سخنگوی وزارت امور خارجه می گوید: " تلاش برای تدوین "استراتیژی کلان ملی" در دستور کار حکومت و شخص رئیس جمهور قرار دارد. ما جامعه ای در حال گذار هستیم و اینکه باید " استراتیژی کلان ملی" داشته باشیم از لحاظ ایدولوژیک و از لحاظ عملی مهم است". هم چنین در نشستی که آقای کرزی با والیان داشته است، در این نشست او اعلام کرده است که پس از این والیان بیشتر متوجه حکومت داری محلی باشند زیرا او به شدت مصروف کار روی تهیه و تدوین استراتیژی کلان ملی است.

حال سئوال این است که استراتژی دراز مدت ملی که حکومت آن را دنبال می کند چیست و روی چه برنامه هایی استوار است؟.

هنوز به صورت واضح و روشن معلوم نیست که طرح استراتژی دراز مدت ملی کشور براساس کدام معیارها و ضرورت ها تدوین می گردد و نیز چه موضوعات کلان و ضروری در آن گنجانده می شود و ایا این طرح براساس عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت ملی خواهد بود یا این که  بازهم ستم های گذشته براقوام دیگر تکرار خواهد شد. اقای تمنا می گوید:" اگر افغانستان بخواهد یک کشور متنفذ، موفق و موثر در سطح منطقه و یک عضو فعال و پویایی جامعه جهانی باشد؛ بدون یک خط مشی کلی و بدون یک چشم انداز بلند مدت در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سایر عرصه ها، نمی تواند؛ گام های درستی را در این زمینه ها بردارد". او موضوعات اصلی که برای استراژی بلند مدت ملی در نپر گرفته شده است این چنین بیان می کند:" منافع و مصالح ملی، اهداف ملی، هنجارها وعنعنات ملی به عنوان سه مولفه اساسی " استراتیژی کلان ملی" به شمار می رود".

 حال سئوال این است که اگر معیارهای استراژی ملی این سه موضوع باشد، برنامه ریزی درازمدت برای توسعه و انکشاف کشور در این برنامه روشن نیست، زیرا در این استراتژی بیشتر نگاه حکومت روی ساختار حکومت است و یا به عبارت دیگر حکومت می خواهد چشم اندازی برای ساختار حکومت اینده ایجاد نمایند تا در سایه آن اصل نظام حاکمیت در کشور پابرجا بماند و مسئله توسعه و انکشاف زیاد در آن گنجانده نشده است. زیرا اقای تمنا  در ادامه می گوید:" طرح کلان و ملی یک کشور بر مبنای این سه مقوله (منافع و مصالح ملی، اهداف ملی، هنجارها وعنعنات ملی) تعریف می شود؛ این سه موضوع در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و سایر عرصه های شناسایی شده و هر کدام در 8  بخش، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد".

این موضوعات بیشترشامل طرحی برای ایجاد نظام سیاسی در کشور می گردد تا استراتژی دراز مدت، براین اساس شرط اساسی برنامه های و پروژه های دراز مدت این است که اصل نظام سیاسی از استحکام برخور دار باشد تا در سایه آن استراتژی دراز مدت را اجرا کرد، زمانی که اصل نظام دچار مشکل باشد، و سئولاتی در مورد اصل نظام به وجود آید، دیگر نمی توان استراتژی دراز مدت را روی آن عیار کرد. براین اساس سئوال این است که ایا حکومت برنامه دراز مدت استرتژیک تدوین می کند یا راه کاری برای نظام سیاسی افغانستان ارایه می دهد؟.

زیرا در این روزها اصل نظام ریاستی در کشور با سئوالات متعددی رور برو گردیده است، گروه طالبان که امروز به میز مذاکره حاضر شده اند، خواهان تغییر قانون اساسی کشور و ایجاد نظامی شبیه حکومت طالبان است. از آن طرف اپورسیون های سیاسی حکومت اقای کرزی خواهان تغیر نظام ریاستی به نظام پارلمانی است که مسیری را برای فدرالی کردن کشور باز می کند و حکومت اقای کرزی باین طرح مخالفت کرده است و چندی قبل در پاسخ به این مخالفان سیاسی خود گفته بود که  افغانستان آزمایشگاه نظام های سیاسی نیست، اما اکنون خود اقای کرزی در سایه طرح استراتژی دراز مدت ملی سعی می کند نظامی را که در ان نظام ریاستی حفظ گردد، تعریف نماید و آزمایش نماید.

 هرچند هنوز به خوبی روشن نیست که اپوزیسیون چه موضعی در برابر این گونه طرح استراتژی دراز مدت ملی اتخاد می کند، آنچه از این طرح تاکنون تفسیر و تعبیر و برداشت شده است، این است که این طرح دراز مدت یک برنامنه توسعوی و انکشافی نیست در حالی که طرح 5 سال داوود خان کاملا انکشافی و توسعوی بود، براین اساس وقتی توسعوی نباشد و موضوعات مختلف سیاسی و حقوقی در آن گنجانده شود، طبعا گروههای مخالف در برابر آن موضوع خواهد گرفت. هرچند گفته می شود این طرح حتی به صورت رسمی اعلام نگردیده است، اما برخی از صاحب نظرات چنین برداشت کرده اند که طرح استراتژی دراز مدت ملی زمانی از سوی حکومت ضروت پیدا کرد که اپوزیسیون روی نظام پارلمانی تاکید کردند و اکنون حکومت سعی دارد با تدوین این طرح و تصویب آن از طریق شورای ملی و یا لوی جرگه زمینه تداوم نظام ریاستی را در کشور تثبیت نمایند.

به هرحال باید دید که جزئیات این طرح چه خواهد بود و گروههای سیاسی و نیز کار شناسان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در برابر آن چه موضعی را اتخاذ می کنند و این طرح چگونه و تا چه حدی قابل اجرا خواهد بود.


March 12th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات